
صداقت در دوستی یعنی رفاقتی که براساس دروغ و حقه بازی نباشد و ملاکش فقط راستی و رفتار صادقانه است. امام صادق (علیه السلام) درباره حدود و مرزهایی دوستی می فرماید: ظاهر و باطنش با تو یكسان باشد. این طور نباشد كه در ظاهر اظهار دوستی كند، اما در باطن با تو دشمن باشد. این اولین شرط صداقت است. و من هر سال برسام سوری را صادق تر و با معرفت تر از سال گذشته یافتم!
جناب آقای دکتر فربد(برسام)سوری انسانی محقق و متفکر که با استعدادی شگرف و حافظه ایی بسیار قوی در جهت تحقق آرمانهای والای انسانی که با برگزاری ورکشاپ های طراحی شده و منحصر به فرد و بی نظیر و مشاوره های اقتصادی توانسته اند تحول و تغییرات شگرفی در زندگی و توسعه اقتصادی و کارآفرینی ایجاد کنند قابل تقدیر و ستایش فراوان هستند. باشد که تلاش چشگیر ایشان در جهت توسعه علم و دانش مقبول حضرت حق قرارگیرد.
دکتر فربد(برسام) سوری را بیش از ده سال میشناسم،ایشان از همان ابتدای آشنایی، بسیار شاد،پر انرژی و روابط عمومی بالا با قدرت به فراگیری دانش تخصصی فروش و بازاریابی و ارتباطات همت میگمارد.ایشان در این سالهای متمادی با فراگیری علم روز از اساتید به نام داخلی و خارجی و با تجارب گرانبهایی که شخصا بدست آورده،متخصصی حرفه ای زبده و کاربلد برای کمک به کسب و کارها و دیگر عزیزانی که تشنه آموزش هستند، شده است.ایشان مشاور و همراهی پیگیر برایس پیشرفت در سیستم های بازاریابی و فروش و تجارت بسیاری از بیزینس ها و مدیران است.نوشتن،برنامه ریزی و پیگیری امور طبق اصول مدیریتی یکی از بزرگترین خصوصیات حرفه ای اوست.ارتباطات بسیار ارزشمندی را در این سالهای متمادی به واسطه اخلاق و صداقت ذاتی خود فراهم کرده که بی شک به او و افراد و مدیران در رسیدن به برنامه ها و اهدافشان کمک بسزایی خواهد کرد. www.khatiri.ir
اصلی که میتواند زندگیتان را متحول کند این اصل میگوید،۱۰ درصد زندگی خارج از کنترل، ولی ۹۰ درصد آن تحت کنترل ماست و خوب یا بد بودناش به واکنش ما مربوط میشود. تأخیر ساعت پرواز هواپیما، خراب شدن ماشین یا فوت یکی از نزدیکان، دست ما نیست، ما روی این ۱۰ درصد کنترلی نداریم ولی ۹۰ درصد باقی متفاوت است! در ۹۰ درصد باقی، واکنش ما میتواند بدترین شرایط را به بهترین شرایط تبدیل کند.
معمولا وقتی پای برنامهریزی کردن به میان میآید، همهی ما فهرستی بلندبالا از کارهای ریز و درشت درست میکنیم و احساس میکنیم که خیلی آدم توانایی هستیم و مثل سوپرمن از عهدهی همهی کارها برمیآییم. مدام به تعداد گزینههای فهرستمان میافزاییم، اما در واقع خبری از برنامهریزی عاقلانه و منطقی نیست. برای اینکه به بهرهوری بیشتری در کارها و برنامههای روزانهمان برسیم، باید اولویتهای مهم را مشخص کنیم. این اولویتها شامل کارهایی است که در توان ما هستند، آنها را بهتر بلدیم و در به سرانجام رساندن آنها تواناتر هستیم. اگر این اولویتبندی را در برنامههای خود لحاظ کنیم، غیرمستقیم به قانون ۸۰/۲۰ روی آوردهایم و احتمالا فهرستمان جمع و جورتر، منطقی و واقعبینانهتر میشود.