
آشنایی من با فربد (برسام) سوری به اولین دوره «نوابغ فروش» که استاد معظمی برگزار کردند، برمی گردد. به یاد دارم که چگونه با افتخار دکتر بیوک محمدی را ـ که از اساتید و پژوهشگران برجسته است ـ به من معرفی می کرد، صداقت را در چشمانش می دیدم و مهربانی و عطوفت در چهره اش موج می زد. او فوق العاده خوش برخورد، اجتماعی و شاد به نظر می رسید، سرشار از انرژی و انگیزه برای تغییر و رسیدن به خودشکوفایی، سالها از آشنایی ما می گذرد و یقین پیدا کردم که او ویژگیهای خوب زیادی دارد. هرگز از او نپرسیدم که آیا آزمون قابلیتهای اختصاصی مارتین سلیگمن را انجام داده است یا خیر، اما به وضوح می دانم که در قابلیت «عشق به یادگیری»، «مهربانی و سخاوت»، «دوست داشتن و دوست داشته شدن»، «کوشش و پشتکار»، «معنویت و هدفمندی»، «راستی وصداقت»، «نشاط و شوخ طبعی»، «جذابیت و شور و اشتیاق» بالاترین نمره را بدست می آورد .
آقای دکتر برسام سوری از موفق ترین راهبران فروش ایران و یکی از حاذق ترین مشاوران حال حاضر در زمینه بازاریابی و فروش کالا و خدمات می باشد که اینجانب افتخار استفاده از رهنمودهای ایشان را داشته و راهکارهای پیشنهادی نامبرده در پیشبرد اهداف مجموعه شرکتهای اینجانب بسیار اثر بخش و مفید بوده است. www.petroturbine.com
جناب آقای دکتر فربد(برسام)سوری انسانی محقق و متفکر که با استعدادی شگرف و حافظه ایی بسیار قوی در جهت تحقق آرمانهای والای انسانی که با برگزاری ورکشاپ های طراحی شده و منحصر به فرد و بی نظیر و مشاوره های اقتصادی توانسته اند تحول و تغییرات شگرفی در زندگی و توسعه اقتصادی و کارآفرینی ایجاد کنند قابل تقدیر و ستایش فراوان هستند. باشد که تلاش چشگیر ایشان در جهت توسعه علم و دانش مقبول حضرت حق قرارگیرد.
اصلی که میتواند زندگیتان را متحول کند این اصل میگوید،۱۰ درصد زندگی خارج از کنترل، ولی ۹۰ درصد آن تحت کنترل ماست و خوب یا بد بودناش به واکنش ما مربوط میشود. تأخیر ساعت پرواز هواپیما، خراب شدن ماشین یا فوت یکی از نزدیکان، دست ما نیست، ما روی این ۱۰ درصد کنترلی نداریم ولی ۹۰ درصد باقی متفاوت است! در ۹۰ درصد باقی، واکنش ما میتواند بدترین شرایط را به بهترین شرایط تبدیل کند.
معمولا وقتی پای برنامهریزی کردن به میان میآید، همهی ما فهرستی بلندبالا از کارهای ریز و درشت درست میکنیم و احساس میکنیم که خیلی آدم توانایی هستیم و مثل سوپرمن از عهدهی همهی کارها برمیآییم. مدام به تعداد گزینههای فهرستمان میافزاییم، اما در واقع خبری از برنامهریزی عاقلانه و منطقی نیست. برای اینکه به بهرهوری بیشتری در کارها و برنامههای روزانهمان برسیم، باید اولویتهای مهم را مشخص کنیم. این اولویتها شامل کارهایی است که در توان ما هستند، آنها را بهتر بلدیم و در به سرانجام رساندن آنها تواناتر هستیم. اگر این اولویتبندی را در برنامههای خود لحاظ کنیم، غیرمستقیم به قانون ۸۰/۲۰ روی آوردهایم و احتمالا فهرستمان جمع و جورتر، منطقی و واقعبینانهتر میشود.